بوی تنباکوی باران زده را می دهد. بوی چوب. بوی عود. بوی برگ. بوی جنگل مرطوب. عطر جدیدم را می گویم. اما مرد هم باید بوی جنگل بدهد ، گرم، امن، باران زده. نه بوی عطرهای هیچ بار مصرف پاپتی که توی صندوق عقب ماشین های زهوار در رفته کنار خیابان می فروشند و وقتی می زنی به دستت فقط بوی الکل می دهند و فرت و زرت هم می پرند و یک جوری هم می پرند که انگار هیچ وقت وجود نداشته اند. مرد(عطر) باید ماندگار باشد که حتا اگر هم رفت، سال ها بعد، خوابش را ببینی.
برای بابای من بوی توتون کاپیتان بلک، هر موقع بوش و احساس می کنم، یادش می افتم...
و هی مرور کنی آنچه را که گذشت.
اووووم. نه مثل سابق. خیلی کم. ولی اینکه خوابشو ببینی، یعنی هنوز تو ناخودآگاهت زنده هست.
ولی به هر حال ادم به نفعشه که حافظه اش مثل ماهی قرمز باشه.