ظاهرا به تنها چیزى که دسترسى داریم، همین وبلاگمان است.

پیوست: گفتیم تا فیلتر نشده، یک کوفتى داخلش بنویسیم!!

گور باباى گایى که بعدش میرم.


پیوست: شیوه جدید زندگیمه

یک بار باید بنشینم سرِ فرصت. تو را بنویسم. تو که آخرینش بودى. 


پیوست: آدم فکر مى کند آخرینشان حتما هپى اِند ترینشان است! اما استثنا همیشه وجود دارد. مى شود که آخرینشان دهن صاف کن ترینشان باشد! 


پیوست دوم: درست یادم نمى آید، شاید براى من، اولینش به همان دهن صاف کنى اخرینش بود.

بچه ها شوخى شوخى به گنجشکا سنگ مى زنن. اما گنجشگا جدى جدى مى میرن.

لهِ له ام. داغونم. شکسته ام. قطعه قطعه شدم انگار. با یه ساطور، روى بند بند انگشتم. انگار که با صورت، خش خش روى آسفالت، کیلومترها کشوندنم. انگار که عین توى فیلما، به دست و پاهام طناب بستن و از دو طرف کشیدنم. انگار که بهم تجاوز شده.

انقد که داغونم.

در وقت دلتنگى هایتان چه مى کنید؟


پیوست: من ، زمین گاز مى زنم.

ناگهان چقدر زود، دیر مى شود

شاید خیلى زود، دیر نشود. حتا ممکن است خیلى دیر، دیر شود. میدانى، اما به هر حال دیر مى شود...

چطورى نجات پیدا مى کنم از شر این زندگى غمگین؟ از شر این زندگى که از تک تک گنجه و کُنج هایش، تنهایى چشم دوخته صاف به چشم هایم. 


مى دانى، تولدم است. 

من سال ها پیش مرده ام. همان موقع که خورشید از مشرق طلوع نکرد. من همان سال ها مردم. و حال مى بینم چه ساده  ادمایى که دوستم دارند را دوست ندارم. و  چه ساده تر ادم هایى که دوستشان دارم، یک روزه از قلبم مى افتند پایین. تلپ، کف اسفالت. و من فقط مستاصل نگاه مى کنم. طبیعى  است، چون من سال ها پیش مرده ام.

خسته شده ام از این زندگى. راه فرار را به من نشان بدهید. کل اش را دوست ندارم. 

فیلم خوب دیگه وجود نداره. نه؟!


پیوست: فیلم خوب مى جوییم. 

من یک عدد بى حوصله ى گیج دپرس هستم:/

امروز دیدمت. چشمانم را بستم که نبینمت. ولى تو هنوز بودى. 


پیوست: آدم ها تمام مى شوند، اما، کِى تمام مى شود خاطراتشان؟ 

یا مریم مقدس!!! همین حالا استرس چهل سالگى گرفته ام:/ 

میدانى، این ویروس جدید خر عست. همین چند تا دانه ویروس جدید که دو هفته است جسم و روح من را مورد عنایت قرار داده است، همین ها خر هستند. حتا! این تلگرام هم خیلى خر عست. نمى گذارد چهار تا ورق کتاب بخوانى! عین کنه چسبیده به آدم! 


پیوست: به نظرتان آدم نباید در سن سى و پنج سالگى یائسگى عاشقى بگیرد؟!! ایا درست است من در سن خر پیر، هى عاشق ته ریش این یکى و چال گونه آن یکى، حافظ خواندن این یکى و شوخ طبعى آن یکى و چشمان سیاه این یکى و موى بلوند آن یکى و سلیقه خوب موزیک این یکى و اخلاق و رفتار هوادارانه ى آن یکى شوم!! زشت است دیگر!! 

پیوست دوم: گلویم خیلى درد مى کند! هلاک نشوم تا صبح :|