خب دیگه نیهلیست(نیهلیسم؟؟؟)بودن دیگه بسه.اصلاً بی خیال گربه.قضیه اش رو میدوننین دیگه .
شعرای نیما رو هم خوندم؛نمیدونم چرا این جوریه؛یعنی من اصلا ازش سر در نیاوردم.یه عالمه کلمه های اجغ وجغ داره که من معنیشون رو نمیدونم.راستی کسی شعرای نیما رو خونده؟اگه خوندین میشه نظرتون رو در موردش بگین.میخوام ببینم بقیه چه حسی نسبت بهش دارن.
نیما.راستی نیما کجاست؟اون خودش میخواسته غیبش بزنه یا واقعاً یه اتفاقی افتاده!!!!!!!!!!!!!!دوباره نمیتونم حدس بزنم که چی شده.
راستی به نظر میاد امتحان های شما تازه شروع شده.آره؟
یه چیز دیگه ؛به نظر شما همه چیز در هم بر هم و شلوغ پلوغ نشده؟
می گما چرا اینقدر فونتت کوچک شده؟؟
فیروزه جان سلام
شعر نیما قشنگه که...
موفق و پاینده باشی
خانوم جون:
۱. این فونتت چه مرگشه؟!
۲. من دامادی این پسره نرفتم! بماند که موندگار بشم.
۴. امتحانای ما تازه تموم شده. دعا کن فیلتر نمره ی خوبی گرفته باشم. در مورد محاسبات (عددی؟) هم قصه نخور به درد نخورترین درس پایه است!
۳. من شلوغ پلوغی حس نمی کنم، به نظرم یه جوری آرامش قبل از طوفانه!