-1 یکی بیاد این کتاب مونتاژ کامپیوتر منو بخونه؛چهار تا کلمه هم به من یاد بده….

-2 گند بزنن این وبلاگ نویس هایی که وقتی تازه به خوندن وبلاگشون عادت کردی؛یهو اعلام میکنن که نمی خوان دیگه بنویسن…

-3 بمیرم برای خودم؛این دستای کوچولوی ناز و نازک و ظریف و لطیف و سفید من؛طی این چند روز مهمونی تبدیل شدن به دستای زمخت و کدر و قهوه ای و بی ریخت؛تازه عین مار هم داره پوست اندازی میکنه.عیب نداره حالا؛به شیطونی هایی که میکنم در…

-4 دیروز چه روز شلوغ پلوغی بود.با این مهمون هامون صد جا رفتم.پاساژ؛کتاب فروشی؛مهمونی؛پارک؛کافی شاپ؛شیرینی فروشی…(این داستان ادامه دارد…)

-5 چه بامزه که این وبلاگ ها کامنت نداره؛نه؟

-6 هیچی… بازم ولش کن؛برای بیان حس جدیدم نیاز به زمان؛فکر؛و کمی تمرکز دارم...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد