اصلاً دلیلی وجود نداره که هر چی ملت دوست دارن و خوششون میاد،تو هم دوست داشته باشی و خوشت بیاد.
چه فیلم مزخرفی دیدم.یک مشت قهرمان ابلهِ کله شق.مخصوصاً اسکارلت و رت،آخه آدمم این همه خر میشه؟؟؟؟؟منو باش که دیشب 2 ساعت از خوابم زدم و این فیلم رو دیدم.
.....................................................................
امیدوارم فردا عید باشه،وگرنه فردا باید بلند شم برم دانشگاه تا پروژه کامپایلر رو بنویسیم.من اصلاً حوصله سر و کله زدن با هیچ برنامه ای رو ندارم.فکرم مشغوله،باید به مغزم سر و سامون بدم.باید تصمیم بگیرم که میخوام ریسک کنم و آزادانه زندگی کنم.یا میخوام همین روش رو ادامه بدم و زندگی جبری داشته باشم.اگه بخوام میتونم از پس دومی بر بیام،البته به قیمت از دست دادن خیلی چیزها.اما مطمئن نیستم اگه اولی رو در پیش بگیرم به هدفم برسم،شاید برای شروعش خیلی دیر شده باشه....خیلی دیر...باید فکر کنم...امیدوارم این فکر کردنا نتیجه داشته باشه.چون هیچ بعید نیست تو یه حلقه for بیوفتم که آخرش سمیکلن داشته باشه....
احمقانه است،من دارم در مورد روشی که میخوام در پیش بگیرم فکر میکنم،در حالیکه همش دارم شعر "بالاخره میمیری"رو مرتب برای خودم میخونم.
سلام
بر سر دوراهی ...
از این دوراهیا حالا حالا ها خلاص نمی شی .
همون طور که تا حالا هم درگیرشون بودی .
زیاد سخت نگیر ... لازم نیست چنین تصمیم گیریهایی با سرعت و عجله توام باشه ... وقت زیاده !!!
مردنم که بالاخره برای همه هست . پس نباید زیاد درگیرش بشیم ... یه گوشه چشمی بهش داشته باشیم کافیه که هیچ زیاد هم هست .
و اما در مورد اون عکس اگه علاقه مند باشی می تونی به سایت ناسا مراجعه کنی یا اگه حوصله ی ترجمه نداری ...
برات آدرس وبلاگ یه خانم مهندس ایرونی رو می نویسم که مدتیه داره در مورد فضا می نویسه :
http://pariya.blogsky.com/
جالبه . توصیه می کنم بهش یه سری بزنی .
خودشم که از اون آسمونیای ایرونی و فوق العاده مهربونه .
ســـر بـلنـــــــــــــــــد بمونی و ایرونی .
قضیه ی این جبر و آزادی چیه؟ یه چیز ذهنیه، یا اینکه نه عملا هم می خوای کاری بکنی؟ نکنه می خوای تشکیل خانواده بدی!!! :))