1-شش ساعت برنامه نویسی...موفقیت نسبی...اصلاً اذیت نشدم...
2- این دفعه سوم بود.ببینین نی نی کوچولو،فکر نکن اگه بخوای همین جور ادامه بدی و روی اعصاب من قدم بزنی،من همین جور واست لبخند میزنم و دندون روی جیگر میذارم.تو اونقدر بی اهمیت هستی که من بتونم بدون عذاب وجدان تبدیل به یه گربه ی وحشی بشم و حسابی حالت رو بگیرم.پس کاری نکن که رَم کنم...
۳- احساس میکنم میتونم 24 ساعت تمام رو به موسیقی و آهنگ گوش بدم.اعم از جواد،دمبل دیمبول،خیش خراشما،سنتی،ملایم،خارجکی....
۴- من ریسک میکنم،حتی اگه موفق نشم...
۵- بعضی وقتا احساس میکنم نمیتونم تحمل کنم و به طرز فجیعی دلم میخواد شمال باشم.10 ساعت روبروی دریا بشینم و به اون خطی که توی نقاشی بهمون یاد دادن،خیره بشم."افق:خطی که آسمان و زمین بهم میرسن".آره،الان مدتیه که من دارم برای دیدن اون خط بال بال میزنم...
۶- «دوره فشرده درس شیمی
"گذشته" تو "الکل"حل نمیشه،اینو مطمئنم!»
از وبلاگ :دوباره صبح شد
هر کی این وب رو نخونده نصف عمرش بر فناست.نوشته هاش نابه،ناب...
۷- توصیه ایمنی:از ریختن خورده شیشه،جلوی پای من بشدت بپرهیزید.
توصیه های ایمنی رو جدی بگیرید.
سلام
ممنون از محبتت .
چشم تو فکر وزن کم کردنم هست ... ولی واقعا عقیده داری عادی نبود ؟؟؟؟؟؟؟
چیش غیر عادی بود ؟!!!!!!!!
اگه شمال رفتی چند تا نفس عمیقم از طرف ما بکش .
خرده شیشه ریزا تمومی ندارن ... یکی بره یکی دیگه میاد ... بهتره یه فکر اساسی بکنی .
خوب احساس می کنم اون ۲۴ ساعت تموم شده و باید یه خورده موسیقیو تعطیل کنی .
احتمالا دوست هم مزاحم نشدن که راحت بتونی گوش بدی .
خدمت آقا هومنم رفتم که نصف عمرم برفنا نرفته باشه .
بازم ممنون.
سربلند بمونی و ایرونی .
چرا همه اینقزه شمال دوست دارن ؟
شیشه خورده ... دومپایی پاره ... وبلاگ پاره خریدارم ...
مدرسه ی من خیلیم خوبه ... گفتم که این خوبشه ... بداش یه جور دیگست ...
زورکیه ؟ خیلی زور داری ؟ مثلا می خوای چی کار کنی ؟
رفتم بابت معرفیش ممنون
اوه یادم رفت عیدت مبارک گلم
قربونت برم
شاد باشی و موفق
سلام...شاد باشی...به من هم سر بزن