1-خیلی بامزه است،آدم بره تولد دختر خاله اش،تمام مدت همه بزنن و برقصن و تو محکوم به فیلمبرداری باشی.اون وقت تو آخر کار بی شرمانه و خیلی دیسیپلین جلوی خودشون،ادای رقصشون رو در بیاری.
حالا نمیخواد لوس بشین و کار یاد بگیرین.(برای این که جنس این دخترا رو من میشناسم؛همه شون سر و ته از یه کرباسن.)لازم به توضیحه که مهمونی بسیار خصوصی و خانوادگی بود.منظورم اینه که خیلی زشت و در اوج بی ادبیه که آدم این کارا رو توی هر مهمونی تولدی انجامش بده...بابا جون من،واضح اینکه من نمیخوام بد آموزی داشته باشم....وای کُشتم خودمو تا بگم چی میخوام بگم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
2-ایشون با بدجنسی تمام دست منو رو کرده.البته خودم گفتم که لعنت بر خودم باد...البته نمیخواد همه اش رو باور کنید،به عنوان مثال بنده خیلی هم ولخرجم!!!!!!!!!!!!
3-کسی برای درد استخوان مهره پشت گردن دوا درمونی سراغ نداره!!میدونید،خیلی بده آدم به تنهایی یه عالمه مبل رو جابجا کنه.
4-بنده باید 30 صفحه گزارش کارآموزی تایپ کنم و هنوز هیچی به هیچی(اشک...اشک...اشک...)
:)) اينجا جکو جونورش کمه يه کم بهش برس ...
در ضمن اينقده چيز ميز جابجا نکن يه چيزيت ميشه هاااااااا از ما گفتن ...
آب حوض هم میکشیم ... تایپ هم میکنیم ... از عالم و آدم هم گله میکنیم ... حیف ... زندگی نمی کنیم ...
هوووووووووووووووووووووووووووووررررررررررررررررررررااااااااااااااا
من ۲۰۴۳ ومین نفری هستم که بلاگتو دیدم ... جایزه هم میگیریم ها! عمراْ هم دستتونو رد نمیکنیم ...
سلام
تو هم بر چسب نداری؟
مثل من خیلی سخته اعصاب خورد کنه .