و حالا مریم،همون طور که نوشته های دیروزم رو خوندی،امیدوارم نوشته های امروزمم بخونی:
مریم معذرت میخوام...
نمیگم عصبانی نبودم ولی مریم باور کن من دچار عصبانیت آنی و زود گذر شده بودم.باور کن اگه نیم ساعت دیر تر مشغول نوشتن شده بودم امکان نداشت دیگه اونا رو بنویسم.برای اینکه آتیشم خوابیده بود....
باور کن هر کی دیگه جای تو بود همان آن دعواش میکردم.به روت نیاوردم؛ دلیلشم اینه که معتقدم تو روحیه حساس و ظریفی داری.و چون دوست دارم،امکان نداشت کاری کنم که تو از دستم ناراحت بشی....
به خاطر جریانی که پیش اومد؛متاسفم............
بازم معذرت میخوام؛همین.
سلام خیلی با حال بود ولی من غرت رو به مریم ندیدم فکر کنم پاکش کردی بازم میام
؟
سلام . فقط فکر میکنم تبلیغ خوبی برای مریم شد . موفق باشی
درعین ناراحتی هرچی به دهنت میاد می گی و بعد از مدتی که گذشت عذاب و جدان و عین چی ناراحت شدن از حرفایی که زدی، این بلاییه که محمد چند باری سر من و یکی دیگه در آورد، مواظب باش دیگه تکرارش نکنی چون واقعا طرف رو ناراحت می کنه..
آخ خدا..کاش یکی هم بود به خاطر حرفایی که بهم زده دچار عذاب وجدان میشد!من مطلب دیروزتو خوندم.چیزی ننوشته بودی که.دلم برات تنگیده.
اون مریمه من نبودم که:((
سلام
فکر می کنم خدا رو شکر منم اون مریمه نبودم ...
سربلند بمونی .
به نظر من از اخلاق حرفه ای به دوره که یه مطلب رو که ملت خوندن تغییر بدی، هم مطلب قبلی و هم این یکی رو می گم. تو با عذر خواهیت به صورت نمادین و باطنی حرفای قبلی تو پاک کردی حالا اگر ظاهرا بمونه مهم نیست..
در مورد کامنت قبلیم هم علنا عذر خواهی می کنم که تورو با کسی مثل ممد مقایسه کرده بودم. پوزش!
سلام
از کوچه بغلی رد میشدم گفتم خب یه سری هم به فیروزه بزنم ببین چکار میکنه
در مورد مطلبت هم بهتره نظر ندم چون میدونی اگه شروع کنم به این زودی ها ول کن نیستم
من تو این دعوای بلاگری تون خودمو قاطی نمی کنم ... به من اصلا مربوطی نیست ! :دی !! گوش منو می پیچونی ؟ :)) کامیونه از پشت سر میومد ... منم که عقبمو نمی بینم ... تازه طبق معمول داشتم واکمن گوش میدادم اصلا نفهمیدم پشتمه !
ایم مدرسه نامناسبه !!! تازه این مناسبشه ! ۸۰۰ هزار تومن هم شهریشه ... نامناسب ندیدی که میگی این نامناسبه ! من تو بعضی از مدرسه ها چیزایی دیدم که ... خلاصه بگم مدرسه ی سالم اینجوریه ... ناسالماش یه جور دیگست ...