من سال ها پیش مرده ام. همان موقع که خورشید از مشرق طلوع نکرد. من همان سال ها مردم. و حال مى بینم چه ساده  ادمایى که دوستم دارند را دوست ندارم. و  چه ساده تر ادم هایى که دوستشان دارم، یک روزه از قلبم مى افتند پایین. تلپ، کف اسفالت. و من فقط مستاصل نگاه مى کنم. طبیعى  است، چون من سال ها پیش مرده ام.

خسته شده ام از این زندگى. راه فرار را به من نشان بدهید. کل اش را دوست ندارم. 

فیلم خوب دیگه وجود نداره. نه؟!


پیوست: فیلم خوب مى جوییم.