مرسی مریم جون!بابت شعر.کلی کیف داد.

پیوست۱:دست بالای دست بسیاره!(خودش می فهمه.)۲-۱

پیوست ۲:نه اینکه فکر کنین اینجا توی خوابگاه خیلی بیکار شدم که هی میام نت.نه والا.این سرچ لعنتی جواب نمیده!گمونم مجبورم از نمره ی این یکی بگذرم!چه بد!

این شهر لعنتی خیلی سرده!گمونم همش سرما بخورم.

دلم شعر می خواد.چرا هیچکی اینو نمیخواد بفهمه؟!

دلم آرامش می خواد...

گاهی اوقات خیلی حرف واسه گفتن داری،خیلی هم دلت میخواد بگی شون.اما انگار که یه گلوله ی گنده ی اسکاج فرو کرده باشن توی حلقت!

همیشه چیزای کوچیکی هست واسه غصه خوردن،اگه بزرگاشون نباشه!

برگشتم.الان که فکرشو میکنم می بینم خیلی هم دلم واسه مامان و بابام و خواهرمو و دوست و آشنا تنگ نشده بود.بیشتر بیشتر دلم واسه اتاقم تنگ شده بود!!تابلوهام،صدفام،گلهام،پروانه هام،کتابام،عروسکام و اینترنت بی دردسر!

پیوست:گمونم منم باید اسم بلاگمو بذارم دختر یخی!!!والا!

از اینجا وبلاگم چقدر بد رنگه!!!!!!!!!!!

همه چی قاطی پاتیه!همه چی تند تند میگذره!من بلد نیستم ربات بسازم،بلد نیستم قورمه سبزی بپزم!بلد نیستم برم ترمینال بعد برگردم خونه مون! یکی بیاد کمکککککککککککککککککککککککککککککککککککککککککک!!!!!!!!!!!!!!

من اینترنت دانشگاهمون رو دوست ندارم.کتابایی که معرفی میکنن گیر نمیاد!!!!!!!من هی تند تند می ترسم.من می خوام همه چی زودی تموم بشه!!!اینجا اصلا آنتن نمیده،آدم نمی تونه یه کلمه با مامان باباش حرف بزنه!من دلم آش رشته میخواد ولی باید برم دنبال کتاب نمیدونم چی چی پروفسور نمی دونم کجای علم و صنعت!!!!تازه من دلم کتاب سهراب سپهریم رو هم میخواد،با صدفام !

دنگ و فنگ!این دانشگاه فعلا همینا رو خوب داشته!!!!!!!!!!

امروز روز خوبی نبود.

امروز روز بدی بود.

امروز

روز

خیلی

بدی

بود

.

تا

آخر

عمرم

این

روز

رو

نمی

تونم

فرا

موش

ک

ن

م

!

ل

ع

ن

ت

ب

ه

ا

ی

ن

ر

و

ز