-1 تحریم بودن؛تبعید بودن؛چه میدونم هر چی؛تموم شد.حالم گند تر از این حرف هاست که بخوام در موردش توضیح بدم.
-2 یه برنامه با prolog باید بنویسم.یه برنامه ام با access.البته در این مورد فرزانه قرار شده کمکم کنه.کمک خواستن از یکی اونم تو امتحان ها بد جوری عذاب وجدان میاره.از اینکه عین احمق ها بعد عمری باید بشینم ریاضی(البته برای اینکه گولمون بزنن میگن اسمش محاسبات عددی هست) بخونم لجم میگیره.از این که باید 300 صفحه نرم افزار بخونم لجم میگیره.از اینکه جزوه ی هوشم با کتابش نمیخونه لجم میگیره.از این همه چیز مزخرف لجم میگیره.از اینکه اینقدر نق میزنم لجم میگیره.از این که اینقدر زود کم میارم لجم میگیره.از اینکه اینقدر لوسم لجم میگیره.از این همه کلافه بودن لجم میگیره.
-3خستگی اینکه با مامانت به یکی از این فروشگاه های زنجیره ای بری معادل با اینه که همه جزوه سیستم عاملت رو بخونی.حتی اگه بسته بزرگ چیپس رو بخوری؛باعث نمیشه این خستگی از تنت بیرون بیاد.چون یادت میاد دیروز توی اخبار شنیدی که چیپس سرطان زاست؛اون وقت پیش خودت میگی مگه حسان چقدر چیپس خورده بود که توی سه سالگی سرطان گرفت؟؟؟
پس چرا حسان مرد؟چرا؟واقعاً چرا؟……......تا کی می خوای این سوال رو از خودت بپرسی ؟چرا با این موضوع کنار نمیای؟اصلاً چه مرگته؟مگه نه اینکه حسان خودشم راحت شد؛پس این وسط تو چته؟هان؟؟دِ بگو دیگه….. پیشنهاد میدم خفه شی.
-4 شاخه ها پژمرده است.
سنگ ها افسرده است.
رود می نالد.
جغد می خواند.
غم بیامیخته با رنگ غروب.
می تراود ز لبم قصه ی سرد:
دلم افسرده در این تنگ غروب.
سهراب
خیلی وضعیت روحیت قاطی پاتی شده اگه میتونی یه سفر برو بیرون شهر
khoobe ke baz toonesti 48 saat jolo khodeto begiri
سلام طرز بیانت خیلی خوبه. شوخیات خیلی با مزه ان.
دادگاه هم تشکیر میدی یا محاکمه هات همش نظامیه؟
یه کم با خودت دمکراسی به خرج بده.
زنده باشی جوون
سلام فیروزه
خوبی
ببین
میخوام لینک ها رو دسته دسته کنم
فکر میکنی لینک تو اسم گروهش چی باشه
مثلا گروه یادداشتهای روزانه خوبه .... پیشنهاد بده ...
سلام
فیروزه
ممنون از نظراتت
تا ببینم چه میشه
راستی من مرد تنهای شبم ....