خدایا دوباره گم شدی؟!!دوباره دست منو ول کردی!!!!قربونت برم بیا؛حوصله قایم موشک بازی رو ندارم.من اصلاً نگران خودتم که خسته نشی.آخه منم آدمم که عمدنکی منو بردی تو جاده خاکی که مجبور شی بغلم کنی.بیا من رو ببر تو یه جاده آسفالت؛بعدشم بذارم زمین.همین که دستم رو بگیری؛به جون خودم کافیه(چه کم توقع).قربونت برم ناز نکن دیگه؛اونم تو فصل امتحان ها.
زیاد سد در نیاوردم . سبک پیچیده ای می نویسی؟ به ما هم سر بزنین . شاید نکات مشترکی داشتیم؟
امیدوارم که در امتحانات
موفق باشید
از اینکه دو بار برام پیغام گذاشته بودید و هم از اینکه منتظر داستان آرایشگاه بودی مرسی.دروغ گفتم .اینا رو نوشتم که اونایی که اونروز منو تنها گیر اوردند ریختن سرم بخونن و یه جورایی حرفم رو زده باشم. به زودی قسمت مردانه رم می نویسم.من بیدی نیستم که ....
هوررررررا
بالاخره کامپیوتر نو خریدم اومدم وبلاگتو خوندم...