-1 چقدر خوبه وقتی آدم فکر میکنه یه دردسر جدید براش شروع شده؛یهو ببینه بدون اینکه خودش بدونه؛تموم شده.عالیه؛اصلاً حس بدی نسبت به این موضوع ندارم.

-2 وای… این کارآموزی هم شده آیینه دق من؛احتمالاً تا چند روز آینده؛بنده به مدت 300 ساعت؛سوژه دارم.

-3 یه چیز خیلی مهم؛امروز تولد ((دوست جونه))… زود برین بهش تبریک بگین.تولدت مبارک دوست جون خوفم(وای حالا این Antimemory میاد میگه غلط املایی داری؛منظورم همونیه که نوشتم..)

-4 به خاطر اینکه دیروز تعداد آدم هایی که تولدم رو تبریک گفتن به صفر میل میکردن(حد که یادتون مونده؟!!!!)واقعاً لازم میدونم که ازشون تشکر کنم.حالا در آینده جبران میکنم.(اَه اَه… چه آدم لوس و ننریم.)

-4

آب از دیار دریا

با مهر مادرانه

آهنگ خاک میکرد

بر گِرد خاک میگشت

گَرد ملال او را

از چهره پاک میکرد

از خاکیان ندانم

ساحل به او چه میگفت

کان موج نازپرورد

سر را به سنگ می زد

خود را هلاک می کرد!

نظرات 2 + ارسال نظر
بهرام یکشنبه 22 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:18 ب.ظ http://dokhtarankimiagar.blogsky.com

تولدت مبارک
من دیر اومدم ببخشید
happy birthday firoozeh

هميره یکشنبه 22 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:34 ب.ظ http://amirsanam.blogsky.com

غافل از رنگ صدامون
غم فردايه دلامون
تولدت هم .... باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد