دیگه دوسم نداره،باهام قهر کرده و خودشو بهم نشون نمیده....
اصلاً ازم دور شده.بعضی شبا که صورتش از پشت آسمون بیرون میمونه،هر چی روی انگشت پام وایمیستم و دستم رو به طرفش دراز میکنم که بگیرمش،اصلاً نمیشه
.قبلنا وقتی میخوابیدم سرش رو از لای پنجره میاورد تو و اون قدر روی صورتم قایم موشک بازی میکرد تا چشمام رو باز کنم و ساعت ها بهش نگاه کنم.اما حالا صورتش رو با اَبرا میپوشونه که نبینمش.منم دلم رو با ستاره ها خوش کردم اما هیچی جای اونو نمیتونه بگیره.دلم واسش تنگ شده...ماه کوچولو کجایی...
نه که ماه خیلی هم کوچولو هست!راستی نکنه این چند وقت پیش ماه گرفتگی شده بود اومده بود پیش تو؟؟؟؟