خوشحالم،بالاخره این شعر رو اینجا گذاشتم.همون 4 ماه پیش که خوندمش عاشقش شدم.دلیلشم نمیدونم.یه حس بود.همین:
سکوت دیوانه کننده این دیوارهای غربت
احسان پریم
...........................................................................................................
کتاب پسر دایی رو خوندم.برام خیلی جالب بود.البته کتابه جالب نبود اما این که من تمام ذهنیات نویسنده رو جلو جلو میتونستم حدس بزنم برام جالب بود.میتونستم پیش بینی کنم که چه اتفاقی در داستان قراره بیوفته،یا الان نویسنده چه جوری اشتباهات قهرمان داستان رو توجیه میکنه و بعد بقیه داستان رو میخوندم.85 درصد حدسیاتم درست بود.این حدس بازی هم برای من تبدیل به یه بازی شده.اگه دارم فیلم میبینم،بقیه اش رو حدس میزنم و بعد میشینم ببینم چقدر از حدسیاتم درسته.اگه کسی داره باهام حرف میزنه هم همین طور.اما کاش نمی تونستم.برای اینکه حرف زدن دیگران برام خسته کننده میشن.مثلا ندا یا ساناز،کافیه یه کلمه بگن،تا ته قضیه رو گرفتم،اونوقت باید کلی منتظر بشینم تا حرفاشون رو تموم کنن.انگار که دو دفعه یه حرف رو بشنوم.
آهان داشتم در مورد سیذارتا میگفتم،میدونید عقیده نویسنده چی بود؟؟«اگه میخواین به کمال و فضیلت برسین،ناگزیر هستین که اول آدم کثیف و پستی بشین و این دو تا لازم و ملزوم هم هستن.»یه نویسنده مزخرف،یه کتاب بی معنی و یه قهرمان مغرور و پوشالی .....
..........................................................................................................
تمام ماهیچه های بدنم درد میکنه،اونم به خاطر این که دیروز تربیت بدنی داشتم.شدم عین یه خرگوش تنبل.کافیه یه ذره تحرک داشته باشم تا جونم در بیاد.خیلی هم بازیگوش شدم.از اول ترم تا حالا 30 ثانیه هم به درسایی که استاد شبکه مون گفته گوش نکردم،همش رو تا حالا شعر خوندم.خیلی از دست خودم عصبانیم،خیلی...پس من کی میخوام آدم بشم؟!؟!
سلام.وبلاگ جالبی داری به منم سر بزن.تابعد...
سلام...فکر کنم حق داشتی...شعرش قشنگ بود...ولی حس اون زمان خوندن هم خیلی مهمه...شاد باشی و پایدار
هیچ وقت ادم بشو نیستیم .
اخه مگه ادمها چی دارند که ما ادم بشیم ؟
ببین، اصلا خوشم نیومد که این اصطلاحات رو در مورد «هسه» به کار بردی! این چندمین کتابیه که ازش می خونی؟ آیا تا حالا نقدی هم از کتاباش خوندی؟ خوندن کتاب سیذارتا مثل دیدن یه فیلم که آخرش چی میشه و مدام حدس زدن آخر کتاب نتیجه ش همین میشه!
توی سیذارتا یه تعبیر داشت که مدتها منو به فکر فرو برد، همونی که می گفت زندگی مثل یه روده، همیشه در جریان و درعین حال از دید یک بیننده ثابت...
فیروزه بگو کی آن لاینی کارت دارم.
در ضمن رد جواب سوالی که از خودت کردی باید بگم وقت گل نی ...
بابا تو دیگه کی هستی ...
شعره خیلی ناز بود
آخ که چه حالی داری همزمان با یکی حرف بزنی و وبلاگش رو بخونی بعد ببینی هر وقت میری کوه با خانواده مایه ی عذابشونی بسکه تنبلی!
شعرش قشنگ بود به منم یه سر بزن
salam,
when I read your weblog i feel very good, from last week every day I came to your weblog to read your writings, manam anjir mikham.
do you kinow i am far from iran but your writing make me feel myself there, good luck in ur life and study
ali