دیگه میخوام از خستگی یه داد محکم بکشم.(که تعجب هم نداره.حتما متوجه شدی که چند روزه چه موجود وحشی ای شدم).اعصابم داره منفجر میشه.صبح کله سحر که میشه از این شرکت به اون شرکت،از این موسسه به اون موسسه،از این بیمارستان به اون بیمارستان،از این درمونگاه،به اون درمونگاه،از این کلنیک به اون کلنیک،از این مطب به اون مطب.(میبینی،نوشتنش به اندازه ی یه قطار میشه،چه برسه به رفتن و سر و کله زدنش).خونده بودیم آنالیز نیاز پروژه ها از بقیه اش مشکل تره،ولی باورمون نشده بود.
از اونجایی که از قرقر های من استقبال زیادی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!شده بود!!!!!!!!!این قرقر رو به همه ی شما عزیزان تقدیم میکنم.باشد که مقبول افتد!!!!(خیلی پررو ام،نه؟ولی باور کن بیشتر خسته ام.)
سلام این درمانگاه بابا
ندیدمت ولی نمیدونم چرا از شخصیتت خوشم میاد.شایدم به خاطر سبک نوشتنت باشه . نمیدونم.
غر غر کردن که اگه نباشه شب و روز منم سر نمیشه از این نظر همدردیم دوست عزیز!!
با کمال میل حاضر به تقدیم شرک ۲ هستم (دو نقطه دی) در ضمن غر غر کردن بسی کیف میده لااقل کمی ادمو راحت میکنه!
الان باید چی بگم؟؟ آهان ... اینا بیشتر نق نقه تا غرغر!!!!
تا باشه از این قرقر ها سر این چیز باکلاسا باشه !
حله
یک نفس عمیق بکش...!!!آفرین!