تکیه کردن را از یاد ببر.
اعتماد، نکَردَنیست.
از بلاگ ایشون
نه خدا وکیلی،خودت بگو،حقیقتی از این راست تر هم میشه؟!!اگه مَردشی،تکذیبش کن!!
من که میدونم،الان تا ساعت دو مثل ارواح آمرزیده نشده، دور خونه شبگردی میکنم و وول میخورم،اما دست به این پروژه نمیزنم.اصولاً من یه در میون کار میکنم،یه روز وحشتناک،یه روزم علاف(ولی نه خیلی خیلی علاف ها،چون اصولاً اون طوری حوصله ام سر میره)........جات خالی نباشه،آی پشت گردنم درد میکنه.یه ذره هم همچین گیج ویج میزنم،فکر کنم منم رسماً حالم خوش نیست،باید یه کم بخوابم و غذای مقوی بخورم،حتماً حالم خوب میشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آخه عزیز من،من اگه لالایی بلد بودم اول خودم خوابم میبرد.آهای ملت،برای دو تا مامان بزرگ و یه دونه مامان دعا کنید.........
من از این حال و هوای دانشگاه و ریاضی و نظم و ترتیب اون اومدم بیرونو اونوقت شلختگی داره از سر و کول اتاقم میباره پایین!!! آیا کسی هست که مرا یاری کند؟
بابایی من هر شب از حیاط یاس میچینه و برای من میاره.به نظرت چی باید بگم،اصلاً چی میتونم که بگم!
میدونی،یه فکر پلیدانه تو کلم دارم،میخوام یکی رو پیش یکی دیگه لو بدم(این کار برای آدمی مثل من که زبون چفتی داره،حتماً یه کار پلیدانه هست.حتماً حتماً.خودمو از حالا نمی بخشم!!)
راستی چند روزه خوب خوش اخلاق شدما.خوش بش میکنم و سر به سر ملت میذارمو وراجی میکنم و تازه به دقت هم به حرفای اونا گوش میدم.پیش میاد که بعضی وقتا هم، آدمای عنق شفا پیدا کنن.....
خب دیگه،برویم پی شبگردیمان،شما هم بلند شوید بروید پی زندگیتان.اصلاً چه معنی داره آدم تا این وقت شب بیدار بمونه؟!!!!حتماً باید مامانتون بیاد گوشتون رو بگیره و نُه شب بخوابوندتون.!!!
شبتون بخیر.

نظرات 10 + ارسال نظر
آقآی نآظم پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 02:00 ق.ظ http://nazemmr.blogspot.com

:(

تاجر عشق پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 03:28 ق.ظ http://www.titanic867.blogsky.com

سلام وبلاگ بسیار جالبی دارید اگر جنس یا پول خوب دارید یه سری هم به بازار عشق فروشان بزنید بای

فاضلی پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 09:24 ق.ظ

باعرض سلام
وبلاگ جالبی دارید.من یک شرکت کامپیوتری بنام ترنج دارم.دنبال یک تصویر با کیفیت عالی ترنج هستم.ممنون می شم اگه به من کمک کنید.
مرسی
بای

نرگس و روزنه هاش جمعه 13 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 12:14 ق.ظ http://www.rozaneh1001.blogsky.com

عجیبه اینروزا همش حرفه پروژه است هر جا میری...موفق باشی خانمی...چقدر این آبی نظرات رنگش قشنگه...

اروس جمعه 13 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 03:35 ق.ظ http://eruse.blogspot.com

۱. اول اینکه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ... خوبه خودت میدونی!
۲. امیدوارم سر اون فکر پلیدانه ات طرف من نباشه که اساسی شاکی میشم ... جم میکنم میرم یه جایی که دیگه دستت بهم نرسه!
۳. واسه یه مامان دیگه هم بگو دعا کنند ...
۴. میگم تو هم که همهء پستهات ۱۲ به بعده ... بابام همش به من میگه جغد شوم ... میبینم که توهم خفاش شبی!!!میتونیم باهم یه گرو راه بندازیم ها!!!
یه ایمیل به من میزنی؟

مسیح جمعه 13 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 03:59 ق.ظ http://www.aaddee.blogsky.com

سلام

کاش مامان منم اومده بود ساعت یک یا دو سه بعد از نصف شب گوشمو گرفته بود برده بود و خوابونده بود که تا این موقع بیدار نمونم !!!

سربلند باشی

باران جمعه 13 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 09:07 ب.ظ http://ketabche.persianblog.com

سلام وبلاگ زیبای دارین***فوقعالدههههههههههههههه بود

مسیح شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 03:58 ق.ظ http://www.aaddee.blogsky.com

سلام

خیلی جالبه

وبلاگ منم پره از حرفایی که از نوشتنشون منصرف شدم و ننوشتمشون !!

این خیلی خوبه که بتونیم از نوشتن چیزایی که می خوایم بنویسیم منصرف بشیم

سربلند بمونی

همون اونه! یکشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 02:48 ق.ظ

منفی دو. منصرف شدی که شدی ... چرا نمیذاری کامنت بذاریم!!!!!!!!!!!!!!! این که دیگه حق تو نیست!!!!!!!!!!!!!!
ده. دراکولا خیلی لوسه!!! قدیمیه! چیز ... حس نداره!!!
شونزده. میخوام شعر برات پست کنم ... ادیتور من میشی؟

ااااه!! همون دیگه! یکشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 06:35 ب.ظ

اینم بقیش!!
هفتاد و سه. اون لینک یخمولک رو از اون گوشه وردار!
سی و دو. با من دعوا داری؟؟
چهل. از اصطلاح ارواح آمرزیده نشده خیییییییییییلی کیفور شدم!!! توصیف دقیقی از خودم بود!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد