انگشتم رفته لای در و بعد از گذشت 12 ساعت،هنوزم بد جور درد میکنه.دست چپم هم کشیده شده به کابینت و یه خراش حسابی برداشته.خواهر محترم هم حین یه شوخی خیلی جدی،لطف فرموندن و چنان پنجولی روی پای من کشیدن که یکی ندونه فکر میکنه گربه افتاده بوده به جونم.در حین بازی کردن با پری ،فسقلی وقتی بغلش کرده بودم صندل مامانشون رو ول کردن رو انگشت شستم و الان یه خون مردگی مسخره زیر ناخونم بوجود اومده،به جون خودم توی این یکی بی تقصیرم،اومدم جورابم رو بپوشم دیدم پوست و گوشت اون یکی شست پام کنارش اویزونه.(به نظرت تا همین جا کافی نیست!!!!)
چند ساعت بعد از زبان فیروزه:
داشتم وبلاگا رو میخوندم که مانیتور ترکید و صورتم له شد!
میگم از خودت عکس بگیر ... بفرست واسه سایت روتن!!!
سلام
وااااااااااای !!!!!!!!!
.....
شاید کمی حواست پرت بوده
سربلند باشی
غولها نظرات شما را می دزدند ؟
توش چی می نویسی که باب طبعشون است .
یک سوال با پر رویی تمام :
قدیم قدیما ؛ اون اوایل
لینک من کنار وبلاگتون نبود ؟
یا من خیالاتی شدم ؟