خوشم میاد حس "وراجی در وبلاگ" ام برگشته.
میدونی،من عاشق اینم که زبان ایتالیایی برم یاد بگیرم ولی فرانسه بیشتر به درد میخوره.به نظرت میون دل و عقل کدومش رو انتخاب کنم.
راستی مریم جون 300 رو فراموشش کن.بهتره روی یک تومن فکر کن.ساری که اینقدر خوشبینم...
بین من و جناب پدر و مستر رییس،یکیمون جداً سر کاره.حالا کدوممون،ندانستم.
اگه بدونی این اتاق من چقدر مرتب و منظم و تمیز و براق تشریف دارن،اگه بدونی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
این روزها همش هی شخصیت مهم(خودم) رو تحویل میگیرم و کلی افه می آیم.الانه است که از دست شخصیت بالا بیاورم(خیلی خیلی شرمنده.مجبور بودم حسم رو با تمام ابعادش بگم).
حالا هم بهتره برم به کار اصلاحیه ام برسم(ما هم کلی کاری شدیه ایم و کارای شرکت رو میاریم خونه انجام میدهیم!!!! خدا خفه مان نکند،بسکه بامزه تشریف داریم!!! )
فیروزه جان درود....ازمن بشنو وفقط زبان انگلیسی بیاموز چراکه هرکجاکه بری..تنها این بدرد میخوره وبس..درضمن تبریک که بالاخره اتاقت تمیز ومرتب شده!!یک ۲۰ طلبت..
همیشه خوش وخرسند وتندرست باشی..
سلام
خواهر خانم خیلی بزرگوار
خوشحالم که یه همچی حسی به سراغت اومد
حس می کردم که دیگه موجودات عادی رو به عنوان داداش قبول نداری ...
در ضمن از این که اون یکی حستم برگشته خوشحالم
کاش حس وراجی منم هر چه زودتر برگرده ... خیلی برام سخت شده که بیام و پرحرفیای عادیمو بنویسم تو وبلاگ عادیم
خیلی خوشحالم کردی
سربلند بمونی و ایرونی
چقدر خوب می نویسی. فقط خودت می فهمی چی نوشتی.
البته اونم مطمئن نیستم. چه جوری میتونی اتاق تمیز و مرتب رو تحمل کنی. اتاق باید شلوغ پلوغ باشه .در ضمن ایتالیایی یاد بگیر چون عاشقشی.
اسپانیایی بهتره چون .
بیشترین جمعیت جهان به این زبان صحبت می کنند
ربطی هم به مکزیک بودن من ندارها
خوبه که حس وراجی تو وبلاگت گل کرده بود وگرنه هر سه سال یه بار به روز می کردیش. نه؟
از من میشنوی برو سراغ فرانسه که کار دل نیست!!! اونوقت تازه میتونه این حس جدید رو در قالب فرانسه هم عنوان کنی... بعدا به ایتالیایی هم میرسی انشالله... در ضمن امیدوارم تو سر کار نباشی...