برای این مطلبم یه عنوان بزرگ میذارم بلکه این دفعه یادم نره

لعنت به من،لعنت به من که یادم میره که اگه بخوام توی این دنیای لعنتی،اعصاب راحتی داشته باشم،باید سگ باشم و سنگ.این من لعنتی هر چی که سرش میاد حقشه.چون فراموشکاره و یادش میره که تو دنیای لعنتی،باید سگ باشه و سنگ.آره،لعنت به این من لعنتی فراموشکار...

نظرات 2 + ارسال نظر
مسیح چهارشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:14 ب.ظ

سلام

:)

خدا قوت آبجی کوچیکه !

:)

قبول دارم

گاهی لازمه که هیچ ... اصلا واجبه !!

ولی ... گاهی

فقط باید حواسمون باشه که وقتی وقتش می رسه زود بتونیم تغییر خوی و جنس بدیم !!!

:)

زیاد سخت نگیر کم کم با بیشتر شدن تجربه راههای بهتری برای رفع مشکلاتت یا کنار اومدن باهاشون پیدا می کنی

...

راستی

اینجا اگه تونستی یه سر بزن :

http://aaddee.blogsky.com/Comments.bs?PostID=5

خیلی خوشحال شدم وقتی پیداش کردم

...

سربلند بمونی و ایرونی

نقره ای از گور برگشته ... پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 01:35 ق.ظ

فرقی نمیکنه چه قدر عنوانش بزرگ باشه ... چون به هر حال بازم یادت میره ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد