یاد قدیما افتادم.....دلم براش تنگ شده،بروی خودم نمیارم.....باز دردسر جدید.....باز کتاب،باز موسیقی،باز روال تکراری....من تا سه ماه آینده شش کیلو لاغر میکنم،اگه نشدم همه حق دارن بهم بگن سوسک....نمی دونم چرا اینقدر نیستم،چرا اینقدر رفتم توی حاشیه،چرا اینقدر کنار میکشم،چرا اینقدر محوم؟!!.....بعضی وقتا بد جوری کفر آدمو در میاره.بعضی وقتا بد جوری آدمو کنف میکنه.من فقط دور میشم و دستامو جلوی دهنم میگیرم.....بازم سرگردونم،هنوزم سرگردونم،تا ابد قراره سرگردون بمونم؟؟!!!....من دوست دارم اتفاقا اون جوری که من برنامه ریزیشو کردم اتفاق بیفته. مدتهاست که هیچی منو حیرتزده نکرده.من آمادگی تحول پیش بینی نشده رو ندارم.پیله اطراف خودم و ذهنم روز بروز محکمتر میشه.....

نظرات 2 + ارسال نظر
مسیح دوشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:32 ق.ظ

سلام

پیله

:)

پیله کردن گاهی از پیله بستن ناجورتره

تو این دنیایی که هزار نفر به کارای آدم پیله می کنن

خوبه که خودمون به خودمون این کارو روا ندونیم

البته نه صد در صد

سربلند باشی

مرتیکه ی جهنمی Mr. Hellish چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:58 ب.ظ http://mosix.blogsky.com

سلام...
به وبلاگم سر زده بودی... به رسم بازدید اومدم و این که بگم از اونجایی که ویزیتور مداری اساس وبلاگ منه کامل ترین جواب ممکن به هر نظر رو توی وبلاگ می نویسم. جوابی که به نظر شما داده شده توی وبلاگ جوابیه ی ۶.۵ قابل رویته...

--------
گفتی : پیله اطراف خودم و ذهنم روز بروز محکمتر میشه.....
اگه عربا پ داشتن حتما یه حدیث راجع به پیله برات می گفتم که معنویاتت قوی بشه. اگه بری تو پیله و از یه کرم به یه پروانه تبدیل بشی خیلی خوبه... اما آخرش که چی؟ عمر پروانه هم همین ۵-۶ روزه... یه فکر اساسی کن یا پروانه باش و قانع به همین ۶ روز...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد