ما،در هیات پروانه ی هستی،با همه ی توانایی ها و تمدن هامان شاخکی بیش نیستیم!برای زمین هفتاد کیلو گوشت با هفتاد کیلو سنگ تفاوتی ندارد!یادمان باشد کسی مسئول دلتنگی ها و مشکلات ما نیست!اگر رد پای دزدِ آرامش و سعادت را دنبال کنیم سرانجام به خودمان خواهیم رسید که در انتهای هر مفهومی نشسته ایم و همه ی چیزهای تلنبار مربوط و نامربوط را زیر و رو می کنیم!به نظر می رسد انسان آسانسورچی فقیری است که چرخ تراکتور می دزد!البته به نظر می رسد!تا نظر شما چه باشد؟
« حسین پناهی»
خدا بیامرز وزنش کمتر از ۷۰ میزد...
پ.ن: میدونم الان عصبی میشی که اینقدر ظاهربینانه و بی ربط نظر دادم.
فیروزه..فیروزه
قفس دنیا تنگ بود برای این آدم.خیلی تنگ!!
می تونه اشک منو دربیاره شعرهاش..در هر حالتی که باشم!