نباید کاری به کارشون داشت.

نباید کاری به کارشون داشت.

نباید کاری به کارشون داشت.

آروم.فقط آروم.آروم باش آروم.نباید کاری به کارشون داشت.

آره آروم.آروم آروم.آروم باش و نگاه کن.یادت نره آروم.

هیچ وقت،هیچ وقت هیچ وقت نباید کاری به کارشون داشت.

ساده است.عین گوزن هان.تکون بخوری رم میکنن.همه شون.همه ی همه شون.

پس آروم باش.آروم آروم.فقط آروم.آره آروم.آروم...

نظرات 6 + ارسال نظر
آرتوش پنج‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1385 ساعت 02:43 ب.ظ http://www.artoosh.blogsky.com

قبلش خونسرد باش!

نقره ای جمعه 22 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:49 ق.ظ http://silverheart.blogsky.com

دلتنگم ... مگه می خوای شکارشون کنی؟ ... اگه نگاه می کنی و یه چیزی ته وجودت بهت همش می گه هی! من باید یه کاری بکنم ... اونوقته که ... دیگه درگیرش شدی ... فقط نگاه کردن جرمه اونجا ... حالا تو چی می گی من نمی دونم که!!!

ققنوس شنبه 23 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:35 ب.ظ

داری ریلکسیشن میکنی؟!!
آرامش قبل از طوفان چه قشنگه!...
ولی اینطوری که پیش میری دچار کمبود آدرنالین میشیا! هیچ خوب نیست!...
تا تو نگاشون میکنی من میام یه تیر هوایی میزنم بعد وا میستم تماشا!...
تا طوفان نشه که آرامش قبلش معنی پیدا نمی کنه...
بالاخره یکی باید گرد و خاک راه بندازه (wink) در خدمتیم...!

ققنوس شنبه 23 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:47 ب.ظ

تو نمی دونی من چقدر عاشق لحظه ایم که مورتن میگه i'm a falling stone in a world of glass !!... نمی دونی دیگه!... ارتباطش با برداشت من از این پستت بازم باعث یه تداعی شد!... هوس کردم!... من رفتم!...
i'm a falling stone in a world of glass
i'm a falling stone in a world of glass
i'm a falling stone in a world of glass
i'm a falling stone in a world of glass
!i'm a ticking bomb with a smiling mask
...
..

اینایی که گفتی فقط یه چیزو برای من تداعی کرد:نو احیانا نمی تونی بیای بجای من جواب سوالای زبان کنکور منو بدی؟؟

نقره ای شنبه 23 دی‌ماه سال 1385 ساعت 06:30 ب.ظ

خواستم عوضش کنم ... اما این عکسه خیلی ناز بود ... دلم نیومد یکی دیگه بذارم .... تازشم!اینجوری نمی شه که!! هر وقت اومدی اینورا!!!!!!!! خودم یه بستنی 897976 طبقه ی میوه ای با طعم توت فرنگی و قهوه و یه عالمه ستاره های کوچولوی رنگی شیرین دعوتت می کنم!!!! اونجوری اونوقت قبوله؟؟؟!

یه عکس کوچولو عوض نکردی!اونوقت باور کنم بستنی ۸۹۷۹۷۶ و نمی دونم چندو!!!!!!!

نقره ای یکشنبه 24 دی‌ماه سال 1385 ساعت 02:41 ق.ظ

اون دیگه امتحانش مجانیه!!! تو اومدنی باش! منو بهزاد پولامونو می ذاریم روهم اونم می خریم برات!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد