دوشنبه بیست و سوم یا بیست و چهارم شایدم پنجم دی ماه

ساعت پنج صبح:

بابایی ساعت رو بجای شش صبح،اشتباهی روی پنج کوک کرده،و حالا همه مون عین مرغ پرکنده دستامونو زیر چونه مون گذاشتیم و نشستیم.

ساعت شش صبح:

نمی دونم چرا اینقدر همه ی همه ی دندونام درد میکنه؟!!!

ساعت هفت صبح:

خواهر عزیز سعی دارن مثلا منو از خواب بیدار کنن،اما من دارم فکر می کنم برای سر دردم استامینوفن بخورم یا کدئین!

ساعت هشت صبح:

فهمیدم تمام برنامه ریزیهایی که کرده بودم همش بر آب شده!کمی شوکه شدم.

ساعت نه صبح:

دارم گریه می کنم.

ساعت ده صبح:

دارم گریه میکنم.

ساعت یازده صبح:

گل گاوزبون،چایی نبات و تخم مرغ عسلی رو باید یکجا بخورم.

ساعت دوازده ظهر:

معلومه دیگه، دارم گریه می کنم.

ساعت یک بعد از ظهر:

از قضا نه سرم درد میکنه،نه دندونام،نه گریه ام میاد.فقط عین عروسک خیمه شب بازیی که نخ هاشو ول داده باشن،عین ماست پخش تخت خوابم شدم.

ساعت دو بعد ازظهر:

هنوز گیجم.

ساعت سه بعد ازظهر:

خواب بعد از طوفان صبحگاهی!

ساعت چهار بعدازظهر:

دارم فکر میکنم:بعد عمری خواستم برم مهمونی،حالا باید قیدشو بزنم و بجاش درس بخونم.بعد بخودم میگم:گور بابای درس و مشق و هر زهرمار دیگه،یه امشبو قیدشو میزنم و می رم مهمونی!

ساعت پنج بعد ازظهر:

دارم درس می خونم.

ساعت شش شب:

دارم درس می خونم.

ساعت هفت شب:

دارم درس می خونم.

ساعت هشت شب:

دارم درس می خونم.

ساعت نه شب:

دارم درس می خونم.

ساعت ده شب:

دارم درس نمی خونم.

ساعت یازده شب:

دارم فکر می کنم این روز رو ثبت کنم،تا چند ماه آینده برگردم و ببینم ارزششو داشت؟

نظرات 4 + ارسال نظر
من خودم و مسعود سه‌شنبه 26 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:55 ب.ظ http://3tadoost.blogsky.com

بسیار بسیار روز پرباری داشته اید !!

نقره ای جمعه 29 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:48 ق.ظ

الهی قربون دختر درسخون!!!!!!! ارزششو داشت ... تا سال 1439 فکر کن ببین چند تا مهمونیه دیگه در انتظارته ... اصلا غصه شو نخوریا ... کنکور هم می گذره و .... سلام چطوری ... بستنی می خوای!!!!؟؟؟؟؟؟

نقره ای شنبه 30 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:14 ق.ظ

نه ... دقیقا منظورت از ... این وبلاگ دو تا(شایدم بیشتر) نویسنده تنبل خیلی ... چی بود؟ شایدم بیشتر چی بود؟ هان؟ نه! باید توضیحات مبسوط و مشروح رو روی دو صفحه ئ آ - چهار اونم پشت و رو بنویسی با دست ... شکل هم بکشی ... رنگ هم بکنی با مداد رنگی ... بعد کنکور بشی رتبه ئ 81275438654 ام!!!!

نقره ای شنبه 30 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:06 ب.ظ

بعد به من می گه تنبل!!! ای تنبل! ای تنبل تنبل خانومیه دیر به دیر آن لاین شو!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد