امروز نشستم و نیم ساعت تمام اون پوست بره کوچولوی یک روزه ی -یه کم کمتر،یه کم بیشتر- ۵۰ سال پیشو لمسش کردم.با سر انگشت هام،تمام انحنای کوتاه بلند موهای لطیف اون بره ی یک روزه رو.با چه دقتی کنده بودن پوستشو.جای چشماش هست،جای بینیش،جای دهنش که شاید یه بار شیر خورده باهاش.باورت میشه که مرده باشنش(چندشم میشه فعل دیگه ای رو بنویسم)فقط بخاطر موهای کوتاه و بلند منحنی وار بدنش!باورت میشه بابابزرگ من اونو خریده باشدش،فقط بخاطر موهای کوتاه بلند نرمش؟یادم باشه امشب دعا کنم،واسه بابابزرگ و شاید اون ادمی که اون بره رو مرده اش کرد!چون اون بره کوچولو حتما نمی بخشدشون،که یک روزه -یه کم کمتر،یه کم بیشتر- بمیروننش،فقط بخاطر اینکه موهاش نرم و کوتاه بلند و منحنی وار بوده!
یخ زدم.خیلی وقته.نه خیلی وقت.شاید به اندازه ی خالی کردن یه منحنی،مثلا یه دایره به شعاع دو متر!راحت باش.دنیا یخ زده!
یقینا لازم نیست از همش سر در بیاری!
میدونستی،که اکثر اکثر آدما،ارزش واقعی آفریننده ها رو نمی دونن!مثل شاعرا،مثل اهنگ سازا،مثل نقاشا،مثل خدا(البته که تو باز راحت باش،حتما این دنیا به صورت تصادفی آفرینش شده!)
داری یه جور دیگه می نویسی ... عوض شدی؟؟؟ یا جور دیگه ای فکر می کنی؟؟؟
چند روزه دارم فکر می کنم به این سوالت،که من عوض شدم یا جور دیگه ای فکر میکنم یا جور دیگه ای می نویسم یا شاید تو عوض شدی،شاید تو جور دیگه ای فکر میکنی یا جور دیگه ای برداشت میکنی؟
من جدا اینو نفهمیدم که اینایی که گفتی ارزش آفریدن رو نمی دونن یا اینکه بقیه مثل اینا ارزش آفریدن رو نمی دونن؟
خیلی خوبه که دعا کنی ، باسیه بره کوچولو باسیه بابا بزرگت باسیه اون آقاهه و باسیه من ;) ربطی نداره ها اما تو که داری دعا می کنی خب یکمشم به من برسه :))
موافقم که سرده بدددددددددددددد سرده !
سلام
می دونی شاید اون بره بداند برای چه آمده و نفرین نکنه...
و چه راحت آدم ها فرصت را از دست می دن چون نمی دونن برای چه اومدن...
دیوار!
مهم نیست من چی فکر می کنم ... تو با چیزی که قبلا بودی فرق داری ... تو تغییر کردی ... یا بهتره بگم نوشته هات با قبل متفاوتند ... این چیزیه که همه می فهمند ... اختلاف اونجایی به وجود می آد که خوب و بد مطرح بشه ...
اصلا می دونی،هر چی تو بگی!
فقط شعر یادت نره!
پیوست:یه سوال کوچیک:چرا همه نمی گن؟