عاشقانه از کی؟عاشقانه از کودکی آرمان گرا،که اونقدر در پی یافتن عشق های آسمانی سپید و معصومانه گشت و اونقدر منتظر بهترین چیز که رسیدن به نگاهی که از حادثه ی عشق تر بود،موند و اونقدر در محو عاشقانه های توی کتابهای شعر شد و اونو فقط توی عاشقانه های کتابهای شعر دید،بالاخره رسید،رسید لحظه ای که فهمید عشق های سپید که مثل نقره تمیزند و با شنیدن یک هیچ می شوند کدر،تو دنیای واقعی رنگ کثیف دو رنگی رو دارن.و رسید لحظه ای که منتظر هیچ لحظه ی تری نمونه.و اینجوری،کودک آرمان گرای دیروز،شد دختر یخی امروز که به تمام عاشقان دو رنگ و شاید یک رنگش گفت:تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است،باش فردا که دلت با دگران است.و یخ زد و یخ زد و بیشتر یخ زد و زمزمه کرد:
و عشق صدای فاصله هاست،
صدای فاصله هایی که غرق ابهامند...

پیوست:این موضوع بسیار خصوصی تر از اونیه که بشه از کسی در خواست کرد عاشقانه هاشو بنویسه،اما من دوست دارم بخونم عاشقانه های ماری،پسر یخی،ققنوس رو....
پیوست دوم:من آدم بی استعدادی تو بازی های وبلاگی هستم و هنوز درست نمی دونم موضوع این بازی!!! رو درست فهمیده باشم!و به نظرت عجیب نیست که ما عاشقانه هامونو،یه بازی قرارش داده باشیم!!و شاید فقط یه بازی!!!!!!
پیوست سوم:گمونم تحت تاثیر خوندن کتاب "زیبا ترین نامه های عاشقانه جهان"قرار گرفتم که تونستم چنین اعترافاتی بکنم،اونم اینجا!
پیوست آخر:از عشق بویی نبرن،افتخار نیست.فقط یه حفره است،یه حفره که گاهی اوقات فراموش میکنی که هست،اما هست و با هیچی پر نمی شه......مهم نیست....

نظرات 3 + ارسال نظر
نقره ای شنبه 26 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:53 ب.ظ

عاشقانه ات چند تا راز تو خودش داشت؟؟

***

دروغ گفتم ... اون حفره رو گاهی با ترانه هم نمی شه پرش کرد حتی ...

غزل جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 04:41 ب.ظ

فیروزه ببین علی به من می گه عاشق دهه 80 ;) چرا نیستی دلم برات تنگ شده ! اههههه من دلم فیروزه می خواد اصلا تو دختر یخ و اینا نیستی در ضمنشم !

منم دلم برات تنگ شده زیاد.علی رو ولش کن!این روزا حالش خوب نیست!

نقره ای شنبه 3 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 01:09 ب.ظ http://silverheart.blogfa.com

و عبور کردم ... می بینی؟

بله.می بینم!این همه تغییر رو می بینم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد