نه جانم.این عید به اینهمه مشقش نمی ارزید!!!صد رحمت به پیک شادی ضد حال دوران کودکی!!نق زدنمان می آید بسی،اما حال و حوصله و سر و چشمش را نداریم.لحنمان هم بر اثر خواندن هیچ شاهکار ادبی ای این مدلی نگردیده است.خودش میلش آمد که بدین گونه بگردد!!
ترنج
یکشنبه 11 فروردینماه سال 1387 ساعت 12:13 ق.ظ
جانم شب 13 را باسیه چی گذوشتن؟ خب باسیه همینه که بشینی مشقات رو بنویسی دیگه ;) بعدشم من کل 14-15 سال مدرسه و بعدش دانشگاه رو هر سال با مشق نصفه نیمه عید رفتم سر کلا س هیچی هم نشده خیلی حرص و جوش نخور;) راستیی مدل نوشتنان هم خوب است خوشمان آمد
من هیچ وقت تو عید نتونستم پیک بدبختی حل کنم یا درس بخونم! حتی اون همه باری که کنکور دادم!!
حتی امسال که کلی تحقیق ریخته روی سرم!!
جانم شب 13 را باسیه چی گذوشتن؟ خب باسیه همینه که بشینی مشقات رو بنویسی دیگه ;)
بعدشم من کل 14-15 سال مدرسه و بعدش دانشگاه رو هر سال با مشق نصفه نیمه عید رفتم سر کلا س هیچی هم نشده خیلی حرص و جوش نخور;) راستیی مدل نوشتنان هم خوب است خوشمان آمد
ای گل بی رنگ من رنگ و بویت کجاست...
سلام به تو...
عالی مینویسی
دعا میکنم خوش باشی...
شما هم عالی می نویسی
دعا می کنم خوش باشی!!!!!!!!!!!!
به یه بازی دعوتی فیروزه،آرزوهای محال.
این عید به همه مشقت هایش می ارزید اتفاقا...این لحن در مواقع استیصال به شدت سراغم آمده...استیصال و بازی با کلمات...ترکیب حالبیه!
نه.ترکیب متضادیه!
تلقین غیر مستقیم:
عزیز چشم قشنگم تو هیچ وقت افسردگی نمیگیری/تلقین نکن.
آهان!متشکرم!
بازی نکردی که.
ببین... به دوستات بگو انقدر تبلیغ چشمای قشنگت رو اینجا نکنن... خب آدم کنجکاوی مزمن میگیره خب!!!
به به.می بینم که به اینجا از این شکلک ها اضافه شده!!!!!
مریم با شما هستن ها.می فرمایند تبلیغ دروغ پروغ نفرمایید!