در بهار این کوچه
چه قدر گم شده باشم و
پیدا نشده باشم خوب است؟
در پاییز این خیابان
چه قدر نتوانسته باشم
آوازهایم را از باد پس بگیرم
خوب است؟
وچه قدر شعر هایم را
در این خانه
- همین خانه –
پای همین خرمالوها
چال کرده باشم خوب است؟
به گمانم
می شد فقیرترین باغ ها را
دو بار و هر بار هفت پاییز
با آنان
چراغانی کرد
وبیش از این و
خیلی بیش از این و
شاید
آنقدر خیلی بیش از این
که می شد جرات کرد و با آن
به اجرای دیگری از لبخند تو
اندیشید
حسین منزوی
پیوست:از بلاگ خط سوم
پیوست دوم:همچنان این بلاگ را دوست می داریم.
خیلی قشنگ بود...
بقیه نوشته ها هم همینطور..یعنی همینایی که خوندم..وبلاگ من اگه بود الان همسن همین بود...چقدر من همه جا فقط غصه شو می خورم!خیلی کاره خوبی کردی که مرتب نوشتی..امیدوارم همینطوری ادامه بدی..البته منم امیدوارم همین جدید رو بتونم ادامه بدم!
شاد باشی!
فکر نمیکردم لینک خط سوم منو ببره به دنیای یه سری بلاگ جدید...تعطیلاته ماشالله خوب آپ میکنیااا من هی جا میمونم
نه عزیزم.من فقط وقتی اعصاب ندارم،هی آپ می کنم!
به اینچیزا فکر کرده منزوی شده دیگه!!!
بله البته!!!شما صحیح می فرمایین!!!!!!!
چقدر نوشتی.... اوه ......
yek poostyeram vase ma doros kon to ke posteret top misheee digee
تو کجایی بشر؟