وقتی همه خوابیم

اجازه دادم چند تا از متن‎هام رو بخونه(اون هم چه متنی رو!).و یکی از شعرهامو(اونم چی شعریم رو!).با این شرط که هیچ وقت،هیچ کدومشون رو سرچ نکنه تا بقیه شو هم بخونه!

پیوست: امروز چم شده بود؟ واقعا قصدم چی بود؟!!

پیوست دوم: یعنی اشتباه کردم؟؟!

نظرات 5 + ارسال نظر
آتیش پاره یکشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 07:50 ق.ظ http://miss-atishpare.blogsky.com

احتمالا کنجکاویش یه سرچ کوچولو رو به همراه داره!! :دی

پریا دوشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 05:59 ب.ظ

من هم با سرچ موافقم...ولی فیروزه یه چیزی رو یادت باشه همین که اجازه دادی بخونه یعنی اگه سرچ هم کنه اشکال نداره....اینارو ضمیرناخواگاه ادم به ادم میگه

البته روی قولش حسابی، حساب کردم!اما خب،اگه خوند هم ،فقط کافیه به روی خودش نیاره و زرت و زرت نگرانم نشه!!

علی سه‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:25 ق.ظ

منم شعر می خوام. اگه بذاری بخونم، شاید منم شعر جدید رو کردم!

"شاید" رو تو کدوم بقالی ببری،دو زار میذارن کف دستت که توقع داری من با "شاید"، واست شعر رو کنم!(اونم چه شعریم رو!)

ققنوس پنج‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:20 ق.ظ

منم این وسط خارج از موضع سر یا ته پیاز پایم شما رو کنید منم خوشبحالم شه! (آیکونِِ آدمِ خودخواهِ مغموم)

آهان!!

مغموم همون مغروره؟!!!!

ققنوس شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:23 ق.ظ

نه مغموم همون مغمومه

فکر کنم شعورمان دیگر آنقدرها قد می داد!فقط معنی دقیق اش را می خواستم بدانم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد