وقتی که نیستی
عشق بازی می کنم
با واژه هایت.
می شوند شعرهایی
- تکه شعرهایی -
چون خودت،
که بودی همیشه
اما
تکه
ت
ک
ه
هممم، حس می کنم گیج است این شعر. یا من.
اِ !! پس شعر است!منم خودم شک داشتم که شعر است یا نثر!پس شعر است!یقینا تو گیجی!برای من که بسیارررر شفاف هم هست!
vaghea ke!
خب اینم نظریه برای خودش!
وقتی نیستی خونمون با من غریبی می کنهدل اگه میگه صبورم خود فریبی می کنهصدای قناری محزون و غم آلود میشهواسه من هر چی که هست و نیست نابود میشه-معین
هممم، حس می کنم گیج است این شعر. یا من.
اِ !! پس شعر است!منم خودم شک داشتم که شعر است یا نثر!پس شعر است!
یقینا تو گیجی!برای من که بسیارررر شفاف هم هست!
vaghea ke!
خب اینم نظریه برای خودش!
وقتی نیستی خونمون با من غریبی می کنه
دل اگه میگه صبورم خود فریبی می کنه
صدای قناری محزون و غم آلود میشه
واسه من هر چی که هست و نیست نابود میشه
-معین