میل رفتن در حد و حدود خط فقر

عمیقا نیاز دارم،یکی بیاد این چند روز باقی مونده رو، هولم بده جلو! 

پیوست: گاهی نمی فهمم این بریدن یکباره یعنی چه؟! اینکه یهو انگیزهه تموم میشه و یه قطره اش هم باقی نمی مونه، اونم تو بدترین زمان ممکن! این جور موقع ها، یه صندلی میارم میذارم وسط جاده، دستمو میذارم زیر چونم، به راهی که بافی مونده نگاه می کنم و هی حرص می خورم، هی حرص می خورم، اما تکون نمی خورم!

نظرات 1 + ارسال نظر
بهزاد شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:29 ق.ظ

سکون خوبه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد