تو خواستی آن فاصله را

و من دانه به دانه دادمت آجرها را

تا زودتر بسازیش،

تا بپرسمت!

ساختیش

حالا بگو

این دیوار که بلندایش آسمان را می ساید،

خوشحالت می کند؟!

نظرات 1 + ارسال نظر
علی چهارشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:17 ب.ظ

من دوستتم، این شعر (واره)، خیلی مزخرف بود!
مثل یک نوزاد ناقص الخلقه می ماند به خیال من!

اوهوم! اما گاهی اینقدر محتوا برایت مهم است که تمام اصول و قواعد و ظاهر را فدای آن محتوا می کنی! که شعر نگویی، که یک خاطره ی دور خفه شده را، فقط قی کنی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد