یاد باد آن روزگاران، یاد باد:)

امروز به طرز خنده داری، تیک گفتار ِ علمی خودم رو کشف کردم!! این جمله: " فرض کنید که"!! یعنی در آن ده دقیقه گفتگوی تلفنی، در ابتدای 80% از جمله هایم، این تیک گفتار ِ علمی را بکار بردم!!! جالبش این بود که هر چه می خواستم بر روی این جمله کنترل داشته باشم و بکارش نبرم، نمی شد که نمی شد!! خدایی اش سوژه ی نابی شد برای هرهر و کِرکِر طرف:)) 

پیوست: پسرک ( یا آقای محترم پشت تلفن،چون هیچ اطلاعی از سن و سال ایشان ندارم!!) ، من را یاد قدیم های خودم می انداخت! بسیار خوش خنده و فِرندلی بود. چنان با هیجان حرف می زد انگار که همین الان جایزه ی نوبل را دریافت کرده است!! عین ِ عین قدیم های خودم:))

نظرات 2 + ارسال نظر
غزل جمعه 14 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:26 ب.ظ

باید زنگ بزنم باهات صحبت کنم ببینم الان چه جوری چون تو تا همین چند وقت پیش اینجوری بودی که !

آخ غزل، این یه درد خیلی بدیه!! که آدما انتظار دارن همون آدم شنگول قبل باشی! یا اینکه بهت نگن که چقد عوض شدی،چقد آروم شدی.گاهی مجبور میشی ادای آدمای شاد و شنگولو در بیاری!! نه اینکه "هیچ وقت" نیستما، اما مثل قبل "همیشه" نیستم!! اینجوری...

[ بدون نام ] شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:42 ب.ظ

مهم نیست چی انتظار دارن به نظرم، باید بفهمن اگه آدم قبل نیستی ، اگه با اینی که الان هستی خوشحالی، آدما رو ولش! اونها همیشه یه چیز دیگه انتظار دارن!

خوشحالی ای در کار نیست. فقط ضرورت ایجاب می کنه!

شاید بشه خیلی آدما رو به هیچی حساب کرد و گفت ولش!! اما همه ی همه رو نمیشه... بعضیا خاص هستن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد