کودک درون بازیگوش

بعضی وقتا از بزرگ شدنِ خودم عُقم می گیره. با حودم فکر می کنم، یعنی بقیه آدما با این قضیه راحت کنار میان؟! یا مثل من واسشون اینقدر غیر قابل هضمه؟!

نظرات 5 + ارسال نظر
علی اکبر دوشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:01 ب.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
خوبی؟
یعنی بزرگ شدن اینقدر مزخرفه که تو عقت میگیره ...
من هنوز طعم بزرگ شدن نچشیدم تا ببینم مزش زیر زبونم چطوریه ولی خدا کنه عقم نگیره ..
باید هضمش کنی دیگه ... اگه نه همینجور سالیان سال دم گلوت میمونه .. یا بریزش بیرون یا مثل همه باهاش کنار بیا ..

موفق باشی

جاوید دوشنبه 18 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:39 ب.ظ http://javid-a.ir

من که راحت کنار نیومدم ولی وقتی دیدم کاریش نمی شه کرد کنار اومدم ! اونقدم بدم می اد از آدم بزرگتر هایی که فکر می کنن خیلی بیشتر می فهمن بزرگی و تجربشون رو می کوبن تو سر آدم که نگو !

titi سه‌شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:36 ق.ظ

فیروزه جون تنها نیستی چون دقیقا منم خیلی اوقات عقم می گیره.چون بزرگ شدن خیلی چیزای دیگه رو به دنبال داره...
اون جور که دلت می خواد فراغ بال نداری و....
توی این دنیا چاره ای جز تحمل کردن نیست .تحمل کنی و به روی خودت نیاری.مثل بقیه.اما سخته.خیلی!

دلم واست تنگ شده بودااا :دی



غزل سه‌شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:43 ب.ظ

من بزرگ نشدم هنوز، نظری ندارم! گفتم این بی نظریم رو اعلام کنم

واقعا؟! :دی

مریم چهارشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:46 ب.ظ http://lahzeh.blogsky.com

درد،بغض،رویاهایی که دونه دونه خراب می شن،تموم می شن...چه جوری میشه قابل هضم باشه؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد