این پروپوزال و تز و پروژه و ایده و نوآوری و کوفت و زهرمار، بد جوری روی اعصاب داره یورتمه می ره لعنتی. و اخلاق من که بد رقم سگ شده، و اطرافیانم که بد جوری بی حوصله شدن، و الان که باید ناز منو بکشن و اقلا از من حمایت روحی کنن، یه سوهان برداشتن و هی میکشن به مرز آستانه ی تحملی منو، هی دیواره شو کوتاه می کنن. منم که حوصله ی هیچیو ندارم، می ذارم به کاراشون برسن!!!!!!! فوق فوقش در میام می گم: برو خونتون، این دیوار صاحاب داره.
ها!! پروپوزال؟!!
فیروزه جون یک سوال؟!
شما از سال ۸۲ به کنون هنوز دانشجوی شریف این مرزو بومید؟!
تبارک الله اگر مشغول ارشدید!
شاید مزیت این کشیده شدن سوهان، کوتاه شدن و بعد از بین رفتن این دیواره ها باشه !
خوبه که دیواری نباشه حتی از نوع تحملش!
آری. تبارک الله!!!! مشغول ارشدیم دور از جان!!!!!!
دیوار خوبه. باعث حفاظت ازت میشه.
احسنتم .
خدا به ما هم عنایت فرماید.
ما را از دعای خیرتان بی نصیب نکنید محتاجیم!
ولی جدا در اومدنش سخته خو!!
قبلا پرو فایل داشتی نه؟! تا زمان بودنش به روز بود؟
ارشد در واقع مصداق همون ضرب المثله که آواز دهل از دور خوش است! ارشد زاییدن داره، آخرشم بچه ی نااهلی میشه!!
نمی دونم داشت یا نه! به هر حال آپدیت نبود.
ارشد خوبه.
وقتی مستفیض شدی ازش، بهت می گم اون وقت. حالا هم برو خونتون.
پس بگو این بازی دراوردن بچه است ک
هاه؟! یه کم از بچه بزرگتره!
تی تی جون این چه وضعه تایپه؟!! :دی :دی
وای کلی مطلب بود به خدا !
چی شد یعنی؟!!!!
:) قورتیده شده ظاهرا:دی
خوب مستقیم می گفتی بهش ، چه کاریه!!
کجایی فیروزه؟!!
دوباره درد زایمان عود کرده؟!
بیا پهلو رفقا.
نه. همه چی به شدت هر چه تمام تر آرومه!
اومدم دیدم ۶ تا از کامنتا مال خودمه ، گفتم 7 عدد مقدسیه،
هفتمیم به نام خودم بزنم : دی
اصلا نیستیا...هاااا...
:) می بینی که هستم.
سلام
خسته نباشی
خدا صبرت بده
من یه تحقیق کوچولو دارم دو هفته ست حالم گرفته شده دیگه چه برسه به پروپوزال و این چیزا
نثر فوق العادهای داری بهت تبریک میگم
[گل]
فیروزه جان ...
بله؟!!!