تو آسمونا

احساس خیلی خوبی دارم از شنیدنش. 

پیوست: این آهنگ منو یاد تو می انداخت! وقتی برام پیانو می زدی. بعضی وقتا دوست داشتی اینکارو، بعضی وقتا هم مجبورت می کردم. اون لحظه ها که تو انگشت هات روی پیانو می لغزید، منم تو آسمونا بودم... وقتی شروع کردی حرفه ای نواختن و کلاسیک نواختن. دیگه آهنگ هات رو دوست نداشتم. انگشتات رو چرا، اما آهنگ هات رو نه. تموم شد آسمون رفتن من. 

 

پیوست: ادای دِین به کپی رایت یادم رفت! آهنگ Szomorú vasárnap ، آهنگ ساز Rezső Seress

نظرات 3 + ارسال نظر
آقای حامد جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:50 ب.ظ

اوه اوه عجب قطعه ای گذاشتی! داستان ای فیلم Gloomy Sunday رو می‌دونی و در نتیجه کاربرد اصلی این آهنگو!؟

اوهوم! اما گمون نکنم کاربرد خاصی داشته باشه جز مرور خاطرات؟!! کاربرد اصلیشون چیه اونوقت؟! خودکشی؟!!!

نگین شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:00 ب.ظ

وای ی ی ی ی ...
خیلی خوبه
میشه زیاد ازین کارها بکنی (لینک کردن آهنگ منظورمه) آخه سلیقت واقعا خوبه
عالی ی ی ی ی ی ...

اتفاقا که با این حرکت خیلی هم استقبال نمیشه! واسه همین معمولا واسه دل خودم، موقعی که یه اهنگی برام توام با خاطراته، اینجا از این حرکتا می زنم!

نگین یکشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:17 ق.ظ

میشه میشه. اتفاقا خیلی استقبال میشه.
فقط همه حوصله ی نظر دادن ندارن.
اما میدونم که خیلی ها مثل من ازین کارت لذت میبرن.:D

صفحه ای که میری آهنگ رو دانلود می کنی، یه گزینه داره تحت عنوان " تعداد دانلود" . واقعیت اینه که فقط به اندازه ی اون تعداد از آهنگ های من استقبال میشه!!!!!!!!

به هر حال خیلی ممنون. من همیشه عادت داشتم به مخاطب انگشت شمار. و همیشه هم برای همون تعداد انگشت شمار، احترام زیادی قائل بودم. مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد