من الان پی بردم که آدم بخواد تنها زندگی کنه چقدر سخته!!! فک کن من یه عالمه وقته می خوام سکوت بره ها رو ببینم، بعد یه نفر پایه پیدا نمیکنم با من بشینه این فیلمه رو ببینه:(  

 

پیوست: جای خاله ام خالی! الان سوژه پیدا کنه، بشینه منو نصیحت کنه!!

نک و ناله هم نداریم حتی!

حوصله ام شد تابلو نقاشی ای که امروز خریدم رو عکسشو میذارم. خیلی خوب بود:)  

پیوست: انتقاد نکنید که چرا اینقدر شر و ور می نویسم!! خب گودر که تعطیل شد، شر و ور گفتن ما هم بی مکان موند! موند این وبلاگ متروکه. بعد ضمن اینکه من این روزا حالم خوبه. هر چی هم حالم خوب تر باشه، دوز شر و ور گویی ام بالاتر میزنه. البته دو-سه تا آهنگ ملایم خوب دارم که می تونم اینجا شیر کنم با شماها! منتها به نظرم استقبال نمیشه! و خب وقتی استقبال نمیشه، خب چه کاریه! خودم که گوش میکنم کافیه دیگه. بعد چند تا کار مجسمه و نقاشی جدید هم کشف کردم، منتها که بازم انگیزه اش نیست. یعنی هستا، منتها کافی نیست(انگیزهه!!). فعلا فقط شر و ور گویی رو پایه ام!

طاقت بیار و مرد باش

تو مثل یک مرد محکم وایسادی. من اما زن بودم، نتونستم! 

 

پیوست: نگران نباش. منم دارم تمرین میکنم که عین یه مرد باشم.