هی می خوام برم زل بزنم تو چشم های یه نفر، ازش بپرسم: نه واقعا، حوصله ات سر نرفت؟! بعد فقط نگران اینم که زل بزنه تو چشم هام، بهم بگه: نه، نرفت!! بعد من دیگه حرفی واسه گفتن ندارم.
پیوست: اصن واس خاطر همینه که نمی رم زل بزنم تو چشماش!
سوالای کلیدی می پرسیا! ولی اینطوریه: من تو دنیای واقعی هیچ وقت به کسی زل نمی زنم. همیشه وقتی دارم حرف می زنم، نگاهم مدام بین زمین و آسمون و دیوار می چرخه. اینجا توی وبلاگم من دوست دارم گاهی تخیلات و رویاهام وایده الم رو بنویسم. در اینجور موردها، این ایده ال منه که وقتی دارم از طرف یک سوال کلیدی میکنم، بتونم مستقیم زل بزنم تو چشماش تا نهایت عکس العمل طرف مقابلم رو بتونم تجریه و تحلیل کنم.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
تو چرا همش میخوای زل بزنی؟
به خدا، به آدما..
سوالای کلیدی می پرسیا! ولی اینطوریه: من تو دنیای واقعی هیچ وقت به کسی زل نمی زنم. همیشه وقتی دارم حرف می زنم، نگاهم مدام بین زمین و آسمون و دیوار می چرخه. اینجا توی وبلاگم من دوست دارم گاهی تخیلات و رویاهام وایده الم رو بنویسم. در اینجور موردها، این ایده ال منه که وقتی دارم از طرف یک سوال کلیدی میکنم، بتونم مستقیم زل بزنم تو چشماش تا نهایت عکس العمل طرف مقابلم رو بتونم تجریه و تحلیل کنم.