خانه ی تهی

از چندین نفر پرسیده ام. آدم ها با خانه خالی چه کار می کنند؟. پسرها همه شان گفتند یکی را می آورد که باهایش بخوابند، تقریبا بدون استثنا. دخترها جواب متنوع تری دادند. چند تایی دوست پسرهایشان را دعوت می کردند (که حتما باهاشان بخوابند، وگرنه که چه؟! منتها هیچ کدام اشاره مستقیم نکردند). چندتایی از مشروب و ودکا و این رقم چیزها گفتند و بیشترشان از سیگار. و یک نفر هم میخواست با صدای بلندِ موزیک برقصد و جیغ بکشد. این زمین هفت میلیارد آدم دارد، و من هیچ کس را برای خوابیدن باهایش ندارم. اصلا حوصله اش را هم ندارم. انگیزه اش را هم ندارم. اصلا وقتی پای یک آدم دیگر وسط کشیده می شود، همه چیز پیچیده تر می شود. من حوصله ی پیچیدگی را هم ندارم. راست راستش حوصله توضیح بیشترش را هم ندارم. مشروب را نمی دانم از کدام جهنم دره ای میشود گیر آورد، اما حوصله ی گردیدن هم ندارم. شاید اگر توی سوپر مارکت سر کوچه می فروختنش، شاید پی اش می رفتم. اما اینجوری، انگیزه های قوی میخواهد که من ندارم. آه! تو فکرش را بکن! آدم بنشیند توی اتاقش و سیگار بکشد. قشنگ فحش است به کائنات. آدم باید برود به یک جای دور، یک جای باز، در یک ارتفاع بلند. بعد در حالیکه دارد از بالا به سطح ریز شهر نگاه می کند، به سیگارش پُک های عمیق بزند. آدم باید به سیگار احترام بگذارد. موزیک، رقص، جیغ!! با این روزهای من اصلا سازگاری ندارد. آدم با خانه خالی چه کار می کند؟!

نظرات 2 + ارسال نظر
نگین جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:21 ق.ظ http://neginin.persianblog.ir

سیگارو هستم، در هر حالتی;)

113 شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:18 ق.ظ

راستش ی عالمه مطلب خوندنی دارم
دنبال ی جا میگردم
شلوغ وخلوتش مهم نیس ...
تک باشم بیفتم به خوندن
و
فیلم دیدن و هورت کشیدن چای تازه ...(تنها که میشه چای رو هورت کشید )
اصلا گزینه هایی که گفتن تو فازم نمی گنجه
تازشم سیگار بشرط " نامبروان بودن "
حین دیدن فیلم فازی میده متعالی...


پست غافلگیر کننده ای شده ایول

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد