دو روز است که دارم شربت توت فرنگى درست مى کنم! دو روز است! توى هاگیر واگیر همیشگى زندگیم که تنها چیزى که وجود ندارد، تایم* آزاد است. اما من شربت توت فرنگى درست مى کنم! تا بتوانم یک روز عصر که خسته از سر کار برمیگردم، بروم سرِ یخچال. شربت توت فرنگیم را بریزم توى فنجان گل گلیم. کمى اب سرد. بنشینم کنار پنجره ام، طعم بهشتى شربتم را مزه مزه کنم. پشتبندش هم یک ترافل دارک فرانسوى مى چسبد. بعد بلند شوم بروم بیرون. در حین رفتن هم بگویم: قربونت برم عزیز دلم. به همان شاهزاده ى رنگى توى تنگ آب.  


پیوست: همین ها حال آدم را خوب مى کند. 


پیوست*: تایم کلمه انگلیسى است؟ من ارجاع دادم به راهى دور. شما هم تیک ایت ایزى ؛)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد