دلم می خواهد بروم به یک جایی، که شبانه روز باران ببارد. و شبانه روز به صدای باران روی شیروانی خانه گوش بدهم. دلم باران طولانی می خواهد. دلم می خواهد در زندگی بعدیم باران باشم.
آسمانمان را هم توی چمدانمان میگذاریم. با رنگهایش، با ابرهایش. میدانم.
آسمون توی چمدون، چه فایده ای داره آخه. از چمدونت بیارش بیرون، سنجاقش کن به سقف خونت
همون آسمونه، مگه نه؟
نمی دونم. واقعا نمی دونم.
آسمانمان را هم توی چمدانمان میگذاریم. با رنگهایش، با ابرهایش. میدانم.
آسمون توی چمدون، چه فایده ای داره آخه. از چمدونت بیارش بیرون، سنجاقش کن به سقف خونت
همون آسمونه، مگه نه؟
نمی دونم. واقعا نمی دونم.